سوال سوم: چرا موسسات تحقيقاتی نيازمند پيشنهادهای تحقيقاتی هستند؟
فرض کنيد که رياست يک مرکز تحقيقاتی به عهده شماست. معنی اين فرض در اصل اين است که شما بودجه هايی را در اختيار داريد که قرار است صرف امور تحقيقاتی شود. هر مرکز تحقيقاتی يا هر سازمان علمی درست مانند يک سازمان مالی/تجاری کار می کند. رياست مرکز تحقيقات هميشه به دنبال منابع مالی است. بخشی از اين منابع مالی از طريق اجرای تحقيقات حاصل می شود. چطور؟ يک راه کسب درآمد از تحقيقات اين است که حاصل تحقيقات بوجود آمدن محصولی قابل فروش باشد. مثلاً اگر ماده جديدی برای ساخت کنتاکت لنز ابداع کنيد، درآمد قابل توجهی برای موسسه تحقيقاتی استحصال می گردد. اما هميشه حاصل کار تحقيقات بوجود آمدن يک محصول قابل فروش نيست. در عوض ممکن است محصول يک پروژه تحقيقاتی انتشار دو يا سه مقاله علمی و چند سخنرانی باشد. همه اين مقالات و سخنرانيها باعث شهرت و اعتبار موسسه تحقيقاتی می شوند. موسسات توليد کننده ترجيح خواهند داد کارهای علمی و تحقيقاتی خود را به موسسه تحقيقاتی واگذار کنند که بيشترين تعداد مقالات علمی را دارند. راه سوم اين استکه در بسياری از کشورها، فعاليتهای آموزشی و تحقيقاتی شامل معافيتهای مالياتی و کمکهای مالی دولتی به سزايی می شوند. برای روشنتر شدن اين موضوع در نظر بگيريد که شما مدير موسسه تحقيقاتی هستيد که سالانه يکصد ميليون دلار در آمد دارد و بايد مازاد بر شصت ميليون دلار درآمد را (يعنی چهل ميليون دلار از اين مبلغ را) به عنوان ماليات بر درآمد به دولت بازگرداند. اگر هزينه های فعاليتهای تحقيقاتی سازمان شما جمعاً سی ميليون دلار باشد و تماماً از درآمد شما کسر شود، در آنصورت فقط ده ميليون دلار به دولت بازمی گردانيد و بخشی از سی ميليون دلار را نيز به عناوين گوناگون به سازمانتان برمی گردانيد (راههای قانونی برای اين کار وجود دارد). اگر بخشی از سی ميليون دلار را صرف تربيت دانشجو و پرداخت بورسهای تحصيلی کرده باشيد، واجد شرايط دريافت بودجه از دولت خواهيد بود. بنابراين هر موسسه تحقيقاتی نياز دارد به اينکه قبل از پايان سال مالی تکليف بودجه های تحقيقاتی خود را روشن کند. به عبارت ديگر هر موسسه تحقيقاتی تقريباً مجبور است بودجه تحقيقاتی خود را هزينه کند و اگر نه بايد اعداد درشت تری را از درآمدهای خود به دولت بازگرداند.
خوب حالا که موقعيت مدير مرکز تحقيقاتی را درک کرديد، تشريف بياوريد اينور ميز، آنجايی که من و شما می نشينيم و پروژه تحقيقاتی را تعريف می کنيم تا مدير مرکز را مجاب کنيم که آن بودجه واخورده را به من و شما بدهد. طبعاً مدير مايل است بودجه مربوطه را به کار بگيرد ولی قادر نيست بودجه را حيف و ميل کند چون کافی است فقط يکبار بخشی از بودجه را صرف پروژه ای بی معنا بکند و يا فردی را به کار بگمارد که توان به ثمر رساندن پروژه را نداشته باشد و يا در نيمه های کار پروژه زير بار فشارهای روانی و غير روانی کار، خرد شود و کار را رها کند. عدم موفقيت در يک پروژه، آسيب فراوانی به اعتبار موسسه وارد خواهد کرد و تمامی چرخه های مالی سازمان را متوقف خواهد کرد. شرکتهای بزرگ توليد کننده محصولاتی مثل کنتاکت لنز، پروژه های تحقيقاتی خود را به چنين موسسه ای نخواهند سپرد. چرا؟ چون خطا در تحقيقات برابر با افت کيفيت محصولشان يعنی افت فروش کنتاکت لنز خواهد بود و شرکت توليدی را رو به سرنگونی خواهد برد. اگر به خاطر داشته باشيد چند سال پيش محلول کنتاکت لنز شرکت باش اند لومب دچار مشکل شد و شرکت توليد کننده محلول رنيو خسارتهای سنگينی را متحمل شد. اين خسارت در واقع ناشی از آن بود که در زمان نحقيق روی محلول رنيو، پاره ای از مطالعات به درستی صورت نگرفته بود و ناتوان بودن اين محلول در نابود کردن برخی از ميکروبها به خوبی بررسی نشده بود.
جمع بندی: موسسات تحقيقاتی مانند تمام موسسات علمی و غير علمی، نياز به منابع مالی دارند. اين منابع از طريق سرمايه گذاری در پروژه های تحقيقاتی و آموزش نيروهای علمی و پرداخت بورسيه های تحقيقاتی به دانشجويان مستعد بدست می آيند. به همين علت، موسسات تحقيقاتی هميشه بدنبال کسانی هستند که توان اجرای پروژه ها را داشته باشند. برای اينکه ثابت کنيد قادر به اجرای پروژه مورد علاقه يک موسسه تحقيقاتی هستيد، کافيست به مدير موسسه يا نماينده او نشان دهيد که مراحل پروژه را به خوبی درک کرده ايد، می دانيد چه روشهايی بايد به کار گرفته شوند و هزينه ها و امکانات مورد نياز را نيز تخمين زده ايد. سندی که شما تنظيم می کنيد تا ثابت کنيد که توانايی اجرای پروژه را داريد، پيشنهاد تحقيقاتی يا طرح تحقيقاتی ناميده می شود.
فکر می کنم اگر تا اينجای مطلب را به دقت دنبال کرده باشيد، به راحتی بتوانيد بگوييد يک طرح تحقيقاتی خوب چقدر اهميت دارد و چه نکاتی را بايد به مدير موسسه تحقيقاتی تفهيم کند. در قسمت آينده بطور ملموس به اين نکات می پردازيم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر