All content of this weblog is subject to copyright law

کليه حقوق نوشته های اين وبلاگ و وبلاگهای مرتبط با آن منجمله وبلاگ http://cclpersian.blogspot.com/ در انحصار نگارندگان است و هرگونه نقل و اقتباس و کپی برداری بدون ذکر نام نگارنده به منزله ناديده گرفتن حقوق مولفين و قابل پيگرد می باشد

سه‌شنبه، آبان ۲۹، ۱۳۸۶

مردم ملتهای مختلف وقتی که دور از وطن زندگی می کنند

مردم ملتهای مختلف وقتی که دور از وطن زندگی می کنند

روسها و مشابه هاشون که ده - پانزده سال پيش از سرکوبهای اجتماعی دوران کمونيسم رها شده اند
الف) اگر تازه وارد باشه :من اصلاً روس نيستم، فقط انگليسی بلد نيستم.
ب) اگر چند سالی از آمدنش گذشته باشه: باهام روسی حرف بزنی، انگليسی جواب می دم، انگليسی حرف بزنی، روسی جوابتو می دم تا حالت جا بياد.

چينی ها
در اداره پست: اومدم بسته ای که پستچی تحويل نداده رو بگيرم.
خانم پشت دخل پست: البته، اسمتون لطفاً و آدرس
چينی: من جنيفر هستم، خيابان فلان، پلاک بهمان.
خانم پشت دخل پست: متاسفم ولی برای اين آدرس فقط يک بسته هست که اونهم به اسم چن لينگ جيائو جينگ هست.
چينی با اعتماد به نفس اضافی (چيزی تو مايه های اينکه چقدر تو ... ): خوب اون اسم ديگه منه ديگه!

ويتنامي ها، ايضاً فيليپيني ها
کار، کار، کار، کار، خانواده رو بی خيال!

هنديها، همون روز اول، با کمی تا قسمتی باد در گلو
ببينين! من باکاراجو هستم. اين لباس ملی منه، اين عکسها هم مربوط به مراسم ازدواج ما است. سنتها و فرهنگ ما خيلی قشنگه. شما هم اگر دوست نداريد، هيچ مهم نيست.

آلمانها
جيغ؛ داد؛ فرياد؛ صحبت بلند بلند پای تلفن توی اتاق عمومی محل کار، فين، باز هم فين، فين خيلی طولانی و پرصدا. شوخی با بغل دستی، خنده با صدای خيلی بلند. خدای اعتماد به نفسه، درس اخلاق هم می ده.
بهش می گم آلمان چطوره؟ می گه: کشور مزخرفيه! مزخرفترين کشور دنيا!

پاکستانيها، بعد از گرفتن مهاجرت و شهروندی
با عجله می ياد طرفت و می گه: "بيا! بيا! يه چيزی خيلی خنده داره!"
- "بگو"
- "اينجا کولرهاشون خنک نمی کنه اونوقت به کشورای ما می خندن."

بعضی يا شايد حتی خيلی از ايرانيها
الف)
تا يکی دوسال اول بعد از ورود به کشور غريیه: وقتی بفهمه ايرانی هستی، به عادت قديمی که از وطن با خودش آورده، يک عالمه نق می زنه و درباره زمين و زمان حرف های منفی می گه. بعدش هم تمام سيستمهای مديريتی همه دنيا رو تجزيه تحليل می کنه. آخه همه چيز بهش مربوطه و کلاً هم علامه دهره.

یه عده هم درست برعکس: بابا اينجاييها که اصلاً فرهنگ ندارند، همه اش به فکر عياشی اند

اما در يک چيز اين دو گروه ايرانيها مشترک هستند و آنهم اينکه اگر با غير ايرانی مواجه بشن، ترديد می کنن که بگن اهل کدام کشورند: "اگر بگم ايرانی هستم، بايد سه ساعت توضيح بدم که ايرانيم و نه عراقی، تا حالا شتر سوار نشدم، کشورم خيلی سرسبزه و تمامش بيابونی نيست، با تروريستها هم هيچ سروکاری ندارم و اصلاً تا حالا هيچکجای دنيا هيچ ايرانی ای تروريست نبوده."

خلاصه يا کلی حرف می زنه تا از اعتماد به نفسی که نداره، دفاع کرده باشه. يا اينکه کلی ترديد می کنه و ساکت می مونه ... تا اينکه یه روز، يه محلی بهش می گه: " اِ ... تو ايرانی هستی؟ من چند تا دوست ايرانی دارم که خيلی آدمای نازنينی هستند. چه سنتهای قشنگی دارين، چقدر غذاهاتون خوشمزه اس ..." وقتی که تعداد اين برخوردها به بيست سی تا می رسه، تازه می فهمه که بابا اينجورها هم نيست.

ب) ده سال پس از ورود به کشور غريبه: اگر تماسش با ايران قطع باشه، فکر می کنه ايران جهنمه. اگر در تماس باشه و رفت و آمد کرده باشه، تازه اقرار می کنه که همه جای دنيا کم و بيش همينه. می گه ايران خوبيهايی داره که هيچ جای ديگه نيست، جاهای ديگه هم خویيهايی دارند که در ايران کمرنگتره.

دوشنبه، آبان ۲۱، ۱۳۸۶

تولد اولين شب پره های کنترل از راه دور



يک گروه تحقيقاتی استراليايی مبلغ چهار و نيم ميليون دلار از سازمان ملی هوافضای آمريکا (ناسا) دريافت کرده تا مهارتهای بينايی و جهت يابی زنبورها را کپی سازی کنند. به نظر می رسد که اين پروژه مکمل اپروژه ديگری است که در دانشگاه کورنل (CornelUniversity) در دست اجرا است. دانشگاه کورنل موفق به پرورش دادن اولين شب پره های کنترل از راه دور شده. روش کار به اين شکل است که قبل از اينکه شب پره از حالت شفيره ای خارج شود، مدار اکترونيکی يا در واقع يک ريزپردازشگر را به درون بدن حشره تزريق می کنند. در طول رشد شفيره شب پره، پايانه های عصبی و عضلات بدن حشره رشد کرده و کاملاً در نزديکی ريزپردازشگر قرار می گيرند. پس از تولد پروانه، دستگاه ديگری روی پشت پروانه نصب می شود امواج راديويی را دريافت و تبديل به محرکهای الکتريکی می کند. اين محرکهای الکتريکی بالهای پروانه را به حرکت وادار می کنند و جهت پرواز را نيز تعيين می کنند. اولين نمونه اين پروانه ها هم اکنون وجود دارند و محققين موفق شده اند پروانه را وادار به پرواز بکنند و يکی از محققين حتی موفق به هدايت کردن پروانه در حين پرواز شده. تنها کسری اين پروژه برای توليد يک جاسوس پرنده بسيار کوچک و بدون خلبان، سيستم تصويری کوچکی است که حشره بتواند حمل کند.

جمعه، آبان ۱۸، ۱۳۸۶



اين هم ديدن داره مخصوصاً که سايتش همين امروز افتتاح شد

http://www.sunniesforsight.org/

اپتومتريستها سالی يک روز را برای کودکان جشن می گيرند. بچه ها هم در مدرسه در اين روز اجازه دارند هر لباسی که دوست دارند بپوشند و برای خودشان با هر چيزی که دوست دارند عينک بسازند و به چشم بزنند. فکرش را بکنيد چه معرکه ای به پا می شود. يک عالمه بچه های قد و نيم قد با عينکهای دست سازی که عمداً در حالتهای خنده دار ساخته می شوند. اپتومتريستها در برنامه حتی حضور هم ندارند فقط از يکی دو روز قبل برايان هولدن در تلويزيون صحبتی می کند و موضوع را برای همه معرفی می کند. حاصل: معرفی رشته، جمع آوری مقداری مبلغ خيريه که صرف تهيه عينک برای افراد کم بضاعت می شود.