All content of this weblog is subject to copyright law

کليه حقوق نوشته های اين وبلاگ و وبلاگهای مرتبط با آن منجمله وبلاگ http://cclpersian.blogspot.com/ در انحصار نگارندگان است و هرگونه نقل و اقتباس و کپی برداری بدون ذکر نام نگارنده به منزله ناديده گرفتن حقوق مولفين و قابل پيگرد می باشد

پنجشنبه، تیر ۰۳، ۱۳۸۹

چگونه يک پروژه تحقيقاتی موفق بنويسيم؟ قسمت دوازدهم

بخش آخر: تجربيات شخصی

آنچه که تا اينجا تقديم شد، در واقع اصول زير بنايی و استاندارد پيشنهادهای تحقيقاتی را تشکيل می دهد. آنچه در مورد پيشنهاد تحقيقاتی در اين وبلاگ نوشته ام، روش تهيه يک پيشنهاد تحقيقاتی ايده آل است، يا به قول مهندسها و بچه های رشته رياضی "ميل می کند به طرف ايده آل بودن". به عبارت ديگر سعی من در نوشتن اين مطالب اين بوده است که بهترين هايی که تا امروز آموخته ام را انتقال بدهم در حاليکه شخصاً وقتی اولين بار با موضوع تهيه پيشنهاد تحقيقاتی دست به گريبان شدم و اولين پيشنهاد تحقيقاتی که برای يک دانشگاه فرستادم و مورد قبول دانشگاه مورد نظرم قرار گرفت، ابداً به ايده آل نزديک نبود. آنچه که من نوشتم نسخه خامی بود از آنچه در اين چند هفته در اين وبلاگ نوشتم، ولی اگر با اين شرايط که شرح داده شد نوشتاری را تهيه و ارسال می کردم، شانس اينکه بورس تحقيقاتی نصيبم شود بيشتر می بود. ديگر اينکه، زمانيکه وارد دانشگاه شدم، اولين کاری که از من خواستند انجام بدهم، تنظيم يک پيشنهاد تحقيقاتی جديد بود. موضوع اوليه من طراحی کنتاکت لنز برای اطفال بود و آن پيشنهاد تحقيقاتی شکسته بسته ای که من نوشته بودم، مرا به اهدافی که مورد نظرم بود (ورود به دانشگاه) رساند ولی برای ادامه کار کافی نبود. پيشنهاد جديدی را بايد تنظيم می کردم که پيش زمينه کافی در موردش نداشتم. از آن بدتر اينکه، روش نوشتاری من خود ساخته بود و با استانداردهای موسسه ای که در آن شروع به کار کرده بودم همخوانی کافی نداشت. بنابراين در اين بخش مايلم آنچه که از تجربيات شخصی ام به ياد دارم تقديم خاطر گرامی شما نمايم.



يکی از مشکلات اصلی نوشتاری من، عدم انسجام مطالب بود. من قادر نبودم مطالب مربوط به يک موضوع را دنبال هم بنويسم و بعد موضوع بعدی راشروع کنم. هر پاراگراف مطلبی را آغاز می کرد و به نتيجه گيری می رسيد و پاراگراف بعدی مطلب ديگری را آغاز می کرد و به همان نتيجه گيری اول ختم می شد. نوشته های من به جای اينکه به صورت يک خط ممتد به پيش برود، روالی مارپيچی را طی می کرد. شايد درک اين استعارات ساده نباشد ولی اگر در نوشتار خودتان به دنبال اين پديده بگرديد، احتمالاً مصداق آنرا خواهيد ديد. مصححين نوشتار من، هر بار تاکيد می کردند که ذهن خواننده را بايد در يک قيف قرار بدهی، نوشتار را از يک موضوع گسترده شروع کنی و بتدريج موضوع را تنگ تر و تنگ تر کنی و فقط يکبار، در پايان مطلب، نتيجه گيری را ارائه کنی. اگر به آغاز سلسله نوشته های من در مورد "چگونه يک پيشنهاد تحقيقاتی موفق بنويسيم" باز گرديد، خواهيد ديد که عملاً هنوز هم من از همين سبک نوشتاری استفاده می کنم. موضوع را در ابتدای کار شروع کرده ام و در چهار يا پنج قسمت به مرحله ای رسانده ام که شايد شما به عنوان خواننده، تصور می کرديد که به پايان بحث نزديک می شويم. سپس سری جديدی را شروع کردم که گويا تمام ماجرا را از نو برايتان شروع کرده باشم، پاره ای از مطالب قبلاً گفته شده را مجدداً تکرار کردم، اما اينبار جزئيّات بيشتری را ارائه کردم و اکنون در پايان آن بخش، مجدداً اين بخش جديد را می نويسم که باز تکرار بخشی از مطالب قبلی را دربر دارد و نکات ريزتری را ارائه می کند و تجربيات شخصی ام را ارائه می کند. اگر خوب دقت کنيد، می بينيد که اين سبک نوشتار احتمالاً برای آموزش دادن مطالب بسيار مفيد است و مطلب را آنقدر تکرار می کند که بالاخره در ذهن خواننده جای می گيرد. گمان می کنم اين روش نوشتاری من، ميراث سالهايی است که من در محيطهای آموزشی کار کرده ام. وقتی که برای يک جمعيت بيست الی يکصد نفره صحبت می کنيد، و يا در وبلاگ يا وبسايت مطلبی را می نويسيد، با افراد مختلفی مواجه هستيد. در کلاس درس و در پشت کامپيوترهای وصل شده به اينترنت، افراد مختلفی قرار دارند. برخی فوق العاده سريع الانتقال هستند و نيازی به نوشتار حلقوی يا مارپيچی ندارند و ترجيح می دهند اصل مطلب را يکجا دريافت کنند. برخی هم نياز به تکرار مطلب دارند. به نظر من، استفاده از روش سخنرانی يا نوشتار مارپيچی، در کلاس و يا در محيطی که از نظر سرعت انتقال و درک مطلب، غير متجانس است، کاملاً ضروری است، اگر چه برای آنانکه سرعت انتقال بالايی دارند کاملاً آزار دهنده است. آيا کتاب "چه کسی پنير مرا جابجا کرده است؟" را خوانده ايد؟ حتماً اين کتاب را بخوانيد. اين کتاب يک موضوع بسيار ساده را در غالب يک داستان هفتاد صفحه ای ارائه می کند. کسی که با آن موضوع ساده از قبل آشنا شده باشد، خواندن آن کتاب برايش عذاب آور است، ولی کسی که با موضع و نتيجه گيری آخر مطلب آشنا نيست، با کمال لذت کتاب را به اتمام می رساند. همين پاراگراف اخير هم، يک نوشتار حلقوی است. من عمداً موضوع را چند بار آغاز کردم، دليل آوردم، مثال زدم، نتيجه گرفتم و دوباره همان موضوع را از سر شروع کردم، مثال زدم و نتيجه گرفتم. اگر برايتان عذاب آور بود، شرمنده ام، ولی عذابی که به شما دادم خيلی کمتر از عذابی بود که خودم کشيدم تا اين سبک نوشتاری را درک کنم و به صورت ارادی و آگاهانه از آن استفاده کنم. فرق من امروز با آنروز در اين است که هم سبک نوشتاری حلقوی را می شناسم و هم سبک نوشتاری خطی را و بر حسب موقعيت و شرايط هر کدام را به نحوی تقريباً آگاهانه به کار می گيرم. شما هم اگر اين مطلب را خوانديد، می توانيد چنين باشيد.



در نوشتار علمی امّا، روش نوشتاری حلقوی قابل قبول نيست. زمانيکه شما مقاله ای علمی برای يک مجله علمی حرفه ای می نويسيد، و يا زمانيکه يک پيشنهاد تحقيقاتی تنظيم می کنيد، معمولاً مخاطب شما افرادی حرفه ای هستند که حوصله مخلّفات و حواشی ماجرا را ندارند. خواننده شما در چنين مواردی، معمولاً حداقل مدرک علمی که دارد، دکترای تخصصی است و اگر چه ممکن است از موضوع تحقيق شما کمترين اطلاعی نداشته باشد، نيازی هم به نوشتار حلقوی تکرار کننده ندارد چون ذهنش بيش از حد به روش خطی عادت کرده است. مطلب در چنين مواردی بايد بصورت کاملاً خطی مطرح شود. بعنوان مثال، اگر بخواهيد ثابت کنيد که کمبود اکسيژن در قرنيه، عوارض مهمی را ايجاد می کند، ابتدای نوشتار يا صحبت شما آمار مصرف کنتاکت لنز خواهد بود و اينکه چقدر مصرف کنتاکت لنز ارزشمند و مهم است. بعد آمار، مشکلات مصرف کنتاکت لنز مطرح می شود. سپس، جمله ای درباره عوامل سبب ساز اين مشکلات بيا ن می شود و فهرستی از عوامل موثر شناخته شده و احتمالی در پيدايش مشکل در مصرف کنتاکت لنز ذکر می گردد. جمله بعدی می تواند چيزی شبيه به اين باشد: "يکی از عواملی که احتمالا تاثير به سزايی در مشکلات ناشی از مصرف کنتاکت لنز دارد، افت فشار اکسيژن در پشت برخی از انواع کنتاکت لنز است." برای هر کدام از اين جملات، منابعی از مقالات چاپ شده در مجلات معتبر علمی می آوريد و بعد می گوييد: "اينکه چه فرآيندهای ملکولی در اپی تليوم قرنيه منجر به واکنشهای التهابی به کمبود اکسيژن می شوند، به خوبی بررسی نشده است. بررسی اين فرايندهای ملکولی از اين جهت حايز اهميت است که می تواند منجر به شناسايی مکانيسمهای التهابی و ابداع روشهايی برای پيش گيری از فعال شدن اين مکانيسمها شود. با شناسايی اين مکانيسمها، می توان به درمان برخی از عوارض مرتبط با کمبود اکسيژن، منجمله نئوواسکولاريزاسيون قرنيه انديشيد. در ابعاد گسترده تر، شناسايی اين مکانیسمها، می تواند منجر به درک صحيحتر فرايندهای زمينه ساز رشد نئوواسکولاريزاسيون در غدد سرطانی شود و گامی فراتر در مسير درمان سرطان حاصل گردد."



اگر اين پاراگراف اخير را به عنوان نمونه ای از نوشتار خطی در نظر بگيريد، خواهيد ديد که مشکل است بتوانيد حتی يک کلمه آنرا خط بزنيد (البته شايد هم بتوانيد، چون من اين جکله را فی البداهه نوشتم). مشکل دوم در نوشتارهای علمی اين است که، متن را بايد آنقدر بالا و پايين کنيد که هيچ کلمه اضافه ای در آن نباشد. متن علمی، جايی برای تمثيلهای اديبانه ندارد (متاسفانه). مثلاً اگر در پاراگراف بالا می نوشتم "گامی فراتر و بسيار ارزشمند در مسير درمان سرطان"، عبارت "بسيار ارزشمند" غلوّ (خالی بندی!) می بود چون من هنوز به نتايج نهايی کار نرسيده، چگونه می توانم نتايج را آنقدر مهم جلوه بدهم؟ ضروری است که اينگونه عبارات از درون متن ريشه کن شوند. استاد راهنمای من به اينگونه عبارتها می گويد عبارتهای پشمکی! در ابتدای کار من، هر بار که متنی را برای تصحيح به او می دادم، می گفت: "پشمکهاشو در آوردی يا باز هم پشمکی نوشتی؟"



در اينجا لازم است مبحث را به خاتمه برسانم چرا که اين گفتگو قابل اتصال به بحث مقاله نويسی و پايان نويسی و حتی نگارش سوابق کاری (کاريکولوم وايتا) است که فعلاً مجالی برای نگارش آن نيست. لذا به عنوان جمع بندی نهايی اين مبحث پنج نکته را عرض می کنم

الف) هميشه دقت فرماييد که در نوشتارهای علمی، فقط از روش خطی استفاده کنيد

ب) ترتيب مطلب را از گسترده به جزء (به صورت قيفی) تنظيم کنيد

پ) تمامی کلمات اضافی و قابل حذف را از داخل متن خارج کنيد

ت) هر جمله ای که می نويسيد، دقت کنيد که با عنوان تحقيق هماهنگ باشد و از دايره کاری موضوع تحقيق شما ذره ای بيرون نرود

ث) فراموش نکنيد که خواننده مطلب شما به دنبال شما می گردد و به شما نياز دارد


اين نوشتار در پاسخ به پرسشهای مکرر دوستان در زمينه پيشنهادات تحقيقاتی تنظيم و تقديم گرديد. اميدوارم پاسخ کافی به پرسشهای شما داده باشم. اگر در مورد اين مطلب پرسش يا نظری داريد، لطفاً از طريق پست الکترونيک زير اعلام فرماييد:

amunoruz@gmail.com

چهارشنبه، تیر ۰۲، ۱۳۸۹

چگونه يک پروژه تحقيقاتی موفق بنويسيم؟ قسمت يازدهم

ح) کار بعدی اين است که توضيح بدهيم چه فرآورده هايی (به قول مهندسها، چه خروجيهايی) را از اين تحقيق انتظار داريم بدست آوريم. به عنوان مثال ممکن است خروجی يا حاصل تحقيق شما دستيافتن به دانسته هايی باشد که زمينه های ابداع روش درمانی جديدی را فراهم سازد. در اين مرحله ضروری است که انشای شما بيانگر احتمالات باشد و نه قطعيات. هرگز نمی توان با قاطعيت گفت که خروجی اين پروژه تحقيقاتی شناسايی روش درمانی جديد برای فلان بيماری خواهد بود. اما می توان گفت حاصل اين تحقيق می تواند نيل به دانسته هايی باشد که امکان درمان بيماری مورد بحث را فراهم سازد. اين قسمت را می توانيد به دو پاراگراف تقسيم کنيد: در پاراگراف اول، خروجی های ملموس و مشخص را بيان کنيد، مثلاً نزديکتر شدن به شناسايی روشهای درمانی جديد برای نئوواسکولاريزاسيون قرنيه . در پاراگراف دوم خروجيهای وسيعتر را بيان کنيد، مثلاً ممکن است بتوانيد بگوييد يافته های اين پروژه ممکن است به شناسايی مکانيسم های عروقزايی در ديگر نقاط بدن، منجمله در غدد سرطانی، کمک کند. اين بخش را تحت عنوانهای زير ثبت خواهيد کرد:

Significance and outcomes

Specific outcomes

Wider impact outcomes



خ) در اين قسمت نوبت به معرفی اعضای تيم تحقيقاتی می رسد. تعداد و نام اعضای مورد نظر را می نويسيد، تجربيات و مقالات چاپ شده توسط هر کدام را نام می بريد و می گوييد که نقش هر يک از اعضاء در اين پروژه چيست. اگر قرار است پروژه را به تنهايی اجرا کنيد، يا اگر پروژه ای که تعريف می کنيد، پروژه دکتری يا کارشناسی ارشد خودتان است، در اين قسمت فقط دستاوردهای خودتان را معرفی خواهيد.



د) کار آخر، ذکر کردن منابعی است که در متن توصيف پروژه به کار برده ايد. لازم به تاکيد است که هر جمله علمی ای که بدون ذکر منبع در متن نوشته شود، به عنوان جمله ای بی اساس تلقی خواهد شد و نوعی سوء استفاده از يافته های ديگران خواهد بود. لذا حتی اگر جمله ای را به کار برديد که متعلق به خودتان است، بايد مبتنی بر تحقيقات مدونی باشد تا بتوانيد به آن استناد کنيد و اگر جمله انتخابی شما، حاصل کار چاپ نشده خود شماست، می توانيد آن جمله را تحت عنوان "يافته های مقدماتی" خودتان قيد کنيد، اگر چه بهتر است برای همان جمله نيز مقاله ای را پيدا کنيد که قبلا در مجلات علمی معتبر چاپ شده باشد.

در زير، فهرست عناوينی که در پيشنهاد تحقيقاتی شرح می دهيد به عنوان يک الگوی تقريبی آورده شده است. در قسمت بعدی، چند نکته تکميلی برای خاتمه اين بحث ارائه خواهد شد.

Title:
Introduction
This project aims to develop …, and to improve the …, by:
evaluating the mechanisms by which …
developing and testing novel …
We will achieve these aims by confirming a key hypothesis, that …
This will be done by:
analysing the effects of …
analysing the effects of …
determining the effects of …
developing novel …
Background
Hypoxia and the cornea
Hypoxia in corneal infection
Research Plan, Methods and Techniques
Aim 1: Angiogenic and inflammatory (chief investigators A, B and C)
Preliminary data:
Strategies:

Aim 2: hypoxic effects on infection (chief investigators B and C)
Preliminary data:
Strategies:

Aim 3: To determine the effects of (chief investigators A and C)
Preliminary Data:
Strategies:

Aim 4: To investigate … (chief investigators A, B and C)
Preliminary Data:
Strategies:

Timelines:
Aim 1
Aim 2
Aim3
Aim 4

Statistical Analysis
Background and Research Plan
Significance and outcomes
Specific outcomes
Wider impact
Research Group
The level of input from the chief investigators, in addition to two research assistants will enable the successful completion of the project outlined.


چگونه يک پروژه تحقيقاتی موفق بنويسيم؟ قسمت دهم


تا اينجا دريافتيم که پس از بيان مسئله، مراحل پروژه را در قالب اهداف پروژه تعريف می کنيم. سپس برای هر يک از اهداف، شرحی مختصر که بيانگر پيشينه کار باشد می نويسيم و سپس روشهای آزمايشگاهی که برای آن هدف به کار گرفته خواهد شد را شرح می دهيم.



اکنون ادامه کار:

ج) پس از معرفی مراحل کار و شرح دادن روشهای آزمايشی برای هر مرحله، لازم است زمانبندی پروژه را شرح دهيم. در اين مرحله در واقع مهارتهای خود از نظر مديريت زمانی پروژه را به نمايش می گذاريم. يکی از ساده ترين روشها برای اين کار استفاده از جدولی به سبک زير است. کافی است در برابر هر يک از اهداف، فلشی را ترسيم کنيم که نقطه شروعش در برابر زمان شروع کار و نقطه پايانش در برابر تاريخ پيش بينی شده خاتمه آن مرحله باشد

Timelines:

                 2010                                  2011                            2012

                 1-3   3-6   6-9   9-12    1-3   3-6   6-9   9-12   1-3   3-6    6-9

Aim 1

Aim 2

Aim 3

Aim 4



چ) مرحله بعد شرح دادن روشهای تجزيه تحليل آماری است. معمولاًامروزه محاسبات آماری با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس صورت می پذيرد و عموماً از روش ANOVA آنوا و تستهای جانبی آن استفاده می شود که مستلزم معلوم بودن نوع پروژه است. لازمه اينکار اين است که بدانيد چند گروه برای مطالعه خواهيد داشت، در هر گروه آزمايشی چند نمونه آزمايشی مورد بررسی خواهد بود و آيا گروهها با هم قابل مقايسه خواهند بود يا خير. به عنوان مثال اگر اشک چشم يک گروه سی نفره را بخواهيم بررسی کنيم، ممکن است نمونه اشک هر سی نفر را در سه حالت مختلف جمع آوری نماييم: يکبار قبل از مصرف کنتاکت لنز، يک بار بعد از شش ساعت مصرف کنتاکت لنز هيروژل و يک بار هم بعد از شش ساعت مصرف کنتاکت لنز سيليکن هيدروژل. در اينحالت، سه گروه همسان داريم که هر گروه سی عضو دارد و می توانيم فرضاً مقدار ليزوزيم در اشک هر سه گروه را با هم مقايسه کنيم. در اينصورت محاسبه از نوع آنوا و تست جانبی بن فرونی خواهد بود. ولی اگر بخواهيم مقايسه هر يک از دو حالت مصرف کننده لنز را با حالت بدون مصرف لنز مقايسه کنيم، محاسبات متفاوت خواهند بود. حال اگر جمعيت مورد بررسی، نود نفر باشد که به سه گروه سی نفره تقسيم شده باشند و گروه اول بدون لنز، گروه دوم و سوم با دو نوع لنز مختلف بررسی شوند، روشهای محاسباتی متفاوتی مورد نياز خواهند بود. در قسمت شرح روشهای محاسباتی آماری، ضروری است که روش گروه بندی نمونه ها و روشهای محاسباتی منطبق بر روش گروه بندی نمونه ها ذکر شوند.

سه‌شنبه، خرداد ۱۸، ۱۳۸۹

چگونه يک پروژه تحقيقاتی موفق بنويسيم؟ قسمت نهم

ت) پس از توصيف پيشينه موضوع، نوبت به بيان مسئله می رسد. در اينجاست که اهداف پروژه را تعريف می کنيم. اهداف پروژه مبتنی بر ايده تحقيقاتی شما هستند. فرضاً اگر ايده شما بررسی تاثيرات يک ماده ضد باکتريال جديد بر سودوموناس آئروژينوزای گونۀ 6294 در مصرف کنندگان کنتاکت لنز باشد، پيش فرض شما اين است که ماده فرضی شما در مقايسه با 3 نوع ماده ای که قبلاً در محلولهای کنتاکت لنز به کار رفته، اثرگذاری بيشتری دارد. در آنصورت اهداف پروژه عبارت خواهند بود از مقايسه ماده جديد با ماده شماره يک، مقايسه ماده جديد با ماده شماره دو، مقايسه ماده جديد با ماده شماره سه. در ذيل هر يک از اين اهداف ممکن است اهداف ديگری تعيين شوند، مثلاً برای هدف يک، می توان گفت: مقايسه قدرت ضد باکتريال ماده جديد با ماده يک؛ تعيين اينکه ماده جديد به ازای چه غلظتی بيشترين اثر ضد باکتری را نشان می دهد؛ مقايسه شدت اثر ماده جديد بر سلولهای اپی تليال قرنيه. بدينترتيب هر هدف را به زير گروههايی تقسيم می کنيم تا زمينه را برای شرح روشها آماده کرده باشيم. اين ساختار به اختصار در زير نمايش داده شده. بديهی است که در مثال  زير به جای فضاهای خالی بايد نام حقيقی مواد مورد مطالعه قرار داده شود و هر يک از اهداف مطابق توضيحات بالا تکميل شوند.

Hypothesis: Antibacterial effect of ... on Pseudomonas Aeruginosa 6294 is stronger than ... and ... and ... 

  • Aim 1

  • Aim 2

  • Aim 3

    ث) شرح روشها: در اين قسمت همانطور که قبلاً توضيح داده شد، روشهايی که قرار است به کار بگيريم را شرح می دهيم. روشها را به تفکيک هر يک از اهدافی که در قسمت قبلی عنوان کرده ايد شرح می دهيد. به عنوان مثال می توانيد بگوييد: برای اجرای هدف شماره يک ذکر شده در قسمت اهداف، سودوموتاس آئروژينوزا را در به فلان روش کشت می دهيم و سپس ماده ... را با غلظت ... به مدت ... در تماس با کلنی های باکتری قرار می دهيم. شرح روشها بايد آنقدر واضح باشد که فردی که سابقه چندانی در اجرای آزمايش مورد بحث ندارد، موضوع را به آسانی درک نمايد و احساس کند که محقق (شما) تمامی متغيّرها را در نظر گرفته ايد و تا حد امکان آنها را تحت کنترل گرفته ايد.

چگونه يک پروژه تحقيقاتی موفق بنويسيم؟ قسمت هشتم

پيشنهاد تحقيقاتی يا طرح تحقيق از چه قسمتهايی تشکيل می شود؟

 
ب) بيان اهميت موضوع تحقيقی که انتخاب کرده ايد: در حين مطالعه کارهای ديگران، ضرورت دارد که به دلايلی که هر فرد برای اهميت تحقيق در اين زمينه ارایه کرده دقت کنيد. مثلاً اينکه عفوتنهای سودومونايی کلاً در چه حد شيوع دارد؟ درمان اين عفونتها با چه مشکلاتی برای فرد مبتلا و چه هزينه هايی برای سيستم بهداشتی درمانی همراه است؟ آيا درمان کامل امکان پذير است؟ در چند درصد موارد عوارضی بر جای می ماند و اين عوارض چقدر مهم هستند؟ چند درصد اين موارد در مصرف کنندگان کنتاکت لنز رويت شده؟ چرا سودوموناس مهمتر از باکتريهای ديگر (مثلاً سراشيا مارچسنس) است؟ اگر بتوانيد پاسخ به اين نوع سوالها را به نحوی ارایه کنيد که اهميت پروژه کاملاً آشکار و اجرای آنرا کاملاً اضطراری جلوه دهد، فرديکه در مورد انتخاب پروژه ها تصميم می گيرد دلايل کافی برای اولويت دادن به پروژه شما را در دست خواهد داشت. فراموش نکنيم که اغلب رؤسا، خودشان هم مرئوس هستند و از بابت اينکه موضوع مورد تقاضای شما را تاييد کرده اند، بعضاً بايد دلايل کافی به بالادستيهای خود ارائه کنند. اگر پاسخ به سوالهای فوق، به زبانی کاملاً ساده و واضح بيان شده باشد، مدافعان شما در دفاع از موضوع شما موفقتر خواهند بود. به عبارت ساده تر، اگر اين موضوع قرار است زمينه کاری تخصصی من باشد و من نتوانم از اهميت آن دفاع کنم، چطور می توانم انتظار داشته باشم که فرد ديگری که ممکن است به اندازه من به اين موضوع علاقه نداشته باشد يا فرصتی برای استخراج دلايل اهميت اين موضوع ندارد، بتواند از موضوع من به خوبی در کميسيون تصميم گيرنده دفاع کند و بودجه را به پروژه من اختصاص دهد؟ در تعريف اهميت موضوع، استفاده از آمار اهميت ويژه ای دارد.


پ) پيشينه موضوع تحقيق: در اين قسمت، حاصل کار ديگران را به اختصار بيان می کنيد. اينکه چه کسان ديگری در اين زمينه کار کرده اند، بيانگر آگاهی شما از کارهای انجام شده و احترام شما نسبت به محققين قبلی و توصيف حفره موجود در مجموعه يافته های ديگران است. زوايايی را که ديگران کاويده اند، بيان می کنيد تا زمينه را برای شرح دادن زاويه نگاه خود و بخشی از معما که هنوز حل نشده فراهم کنيد. قسمتهايی از معما را که حل شده و شما از حل شدنش آگاهيد را بيان و توصيف می کنيد تا گوشه يا گوشه های تاريک و شناخته نشده ای را که قرار است شما روشنگرش باشيد معرفی کنيد.

چگونه يک پيشنهاد تحقيقاتی موفق بنويسيم؟ قسمت هفتم

پيشنهاد تحقيقاتی يا طرح تحقيق از چه قسمتهايی تشکيل می شود؟

تا اينجا ديديم که پيشنهاد تحقيقاتی يا طرح تحقيق وسيله ای است برای معرفی شدن محقق به سرمايه گذار. اين معرفی مورد نياز هر دو طرف است، هم محقق و هم سرمايه گذار. اکنون که با کاربرد و اهميت پيشنهاد تحقيقاتی بطور عميقتری آشنا شديم، ساختار يک پيشنهاد تحقيقاتی را با هم بررسی می کنيم. به عبارت ديگر بخشهايی را که بايد در پيشنهاد تحقيقاتی بنويسيم، مرور می کنيم. احتمال موفقيت طرح تحقيقاتی شما در رقابت با طرحهای ديگر بسيار بيشتر خواهد بود اگر عناوين زير را در طرح تحقيقاتی خود قرار دهيد.



الف) موضوع تحقيق: اگر به موضوع خاصی برای تحقيق علاقه داريد، مراکز تحقيقاتی يا افرادی را که در اين زمينه مقالات چاپ شده دارند شناسايی و مقالاتشان را مطالعه فرماييد. اگر هم قصدتان ورود به مرکز تحقيقاتی بخصوصی است و موضوع تحقيق چندان برايتان مهم نيست، چاره ای نداريد جز آنکه خودتان را با موضوعات مورد علاقه مرکز مورد نظر وفق دهيد. در هر حال، اقدام اول اين است که موضوع کلی را انتخاب کنيد و با مطالعات گسترده در آن زمينه، موضوع انتخاب شده را بتدريج محدودتر و محدودتر کنيد. به عنوان مثال، اگر به کنتاکت لنز علاقه داريد، کنتاکت لنز موضوع کلی شماست. بدنبال ابداع و توليد ماده جديد برای توليد کنتاکت لنزهای نرم، و توليد شدن لنزهای سيليکن هيدروژل، دو مرکز مهم تحقيقاتی کنتاکت لنز در دنيا شهرت روز افزونی را نصيب خود کردند که يکی در دانشگاه واترلوی کانادا است و ديگری در دانشگاه نيو ساوث ولز جنوبی واقع در شهر سيدنی استراليا. با مراجعه به سايت های اينترنتی هر يک از اين دو موسسه، نامهای افراد فعال و موضوعات مورد علاقه آنها را می توان شناسايی کرد. يکی از افراد را انتخاب کنيد و مقالات آن فرد را تا حد امکان مطالعه کنيد. حالا ممکن است اين فرد در زميـنه کنتاکت لنز و پيشگيری از عفونتهای چشمی کار کرده باشد. در اينجا موضوع کلی شما قدری تنگ تر می شود (کنتاکت لنز + لنزهای نرم + عفونتهای باکتريال). اگر تصميم بگيريد از بين عناوين مختلف کار با باکتريها، اثر محلولها را در نظر بگيريد، عنوان کار شما يک مرحلۀ ديگر به نهايی شدن نزديکتر می شود (کنتاکت لنز + لنزهای نرم + عفونتهای باکتريال + اثر محلولها). اگر اثر محلولها بر سودوموناس آیروژينوسا را بخواهيد بررسی کنيد، موضوعتان را تقريباً نهايی کرده ايد. حالا مشکل اين است که با قدری مطالعه بيشتر در اين زمينه (کنتاکت لنز + لنزهای نرم + عفونتهای باکتريال + اثر محلولها + سودوموناس آیروژينوسا) متوجه خواهيد شد که افراد متعددی قبل از شما روی اين موضوع کار کرده اند. در اين مرحله از کار، برای نهايی شدن موضوع تحقيقتان نياز به مطالعات متمرکز در مورد جمع کلمات کليدی که قبلاً پيدا کرديد (کنتاکت لنز + لنزهای نرم + عفونتهای باکتريال + اثر محلولها + سودوموناس آیروژينوسا) خواهيد داشت. در اين مرحله می توانيد عمدتاً به خلاصه مقالات اکتفا کنيد. پس از اينکه با تعداد زيادی از مقالات آشنا شديد، به راحتی خواهيد ديد که در چه زمينه هايی تحقيق نشده. به قولی، قادر خواهيد بود جايی را در بين محققين پيدا کنيد که هنوز اشغال نشده. نقطه ای برای نفوذ به درون صفهای به ظاهر به هم پيوسته محققين پيدا خواهيد کرد و خواهيد ديد که بسياری از سوالات هنوز بی جواب هستند. در اينجا است که شما ايده ای به ذهنتان می رسد که هيچ کس ديگری ممکن است تا دو سه سال ديگر به ذهنش نرسد و اگر خيلی از زمان خودتان جلوتر باشيد، ممکن است تا ده يا بيست سال ديگر هم ايده شما به ذهن کسی نرسد. البته چون آينده را کسی نديده است، بهتر است فرض کنيد کسی ديگر همين الان در مورد همين موضوع مشغول تهيه يک طرح تحقيقاتی است. سريع بايد دست به کار شويد و ايده خودتان را به اجرا نزديک کنيد – از طريق تکميل کردن پيشنهاد تحقيق. قبل از عبور به بخش بعدی لازم است يکبار ديگر تاکيد شود که عنوان تحقيق بايد ساده و کاملاً مفهوم باشد. عنوان تحقيق همانند ويترين يک مغازه يا تابلوی مطب يک طبيب بايد با استفاده از کمترين کلمات، نظر خواننده را جلب کند و تمام کاری را که قرار است انجام شود را معرفی نمايد. از جمله بنديهای تکراری و کليشه ای مثل "اثر ... بر ..." نيز بهتر است پرهيز شود.

گوشه هايی از مکاتبه با يک همکار بسيار خوش فکر، در مورد اپتومتری

او می گويد


و گاهی که با افتالمو سکوپ ته چشم بیما رانم را می بینم از خودم می پرسم: چه می دانی از این چشم کوچولو که حالا این طورآرام ایستاده که جستجویش کنی وعلت درد ندیدنش را بیابی

هر کس خدایش را به گونه ای می یابد انیشتن در قانون سرعت نور و شاید عارفی درحالات روحی خوداما من هر روز جویای ذره ای از جلوه ی پروردگارم دردانه دانه ی سلول های چشم بیمارانم هستم.

من اپتومتری را دوست دارم چرا که لحظلا تی که برای ساختن عینک کودکی يک ساله با نمره +7.00 سپری می کنم برایم لذت بخش است .وقتی که برای تنظیم عینک آمد از نبودن آن برای حتی لحظه ای، اظهار ناراحتی می کرد وکلمه عینک جزو اولین کلماتی است که پی در پی بعد از کلمه مامان تکرار می کند. شایداین حس لذت بخش است که دراستانه اشتیاق من را برای آموختن
بیشتر می کند. شاید این احساس است که که باعث می شود تما می عینک بیمارانم را خودم با علا قه درست کنم .وقتی می توانم دریچه ای در بهتر دیدن زیبایی های عالم را بر بندگان خدا بگشایم هر لحظه ارزو می کنم پروردگارم دریچه ای از معرفت را
به من بنمایاند
 
و من در نوشته های او يادآوری دگرباره اين پيام را می شنوم
هميشه به ياد داشته باش که برای چه برانگيخته شده ای
 هر لحظه، هر لحظه آرزو کن پروردگارت دريچه ای از معرفتش را بنماياند
و راه باز خواهد شد

جمعه، خرداد ۱۴، ۱۳۸۹

چگونه يک پروژه تحقيقاتی موفق بنويسيم؟ قسمت ششم

سوال پنجم: موضوع را انتخاب کردم. چطور ثابت کنم که از پس اجرای آن بر می آيم؟ چطور ثابت کنم که من همان کسی هستم که بايد باشم؟



توجه بفرماييد که اين سوال شايد از سوال قبلی مهمتر باشد. چرا؟ به اين علت که ممکن است موضوعی که شما انتخاب کرده ايد، بهترين انتخاب نباشد و در واقع شايد در مرحله انتخاب موضوع تحقيق و نوشتن عنوان تحقيق ناموفق بوده باشيد ولی در مرحله توصيف روش و لوازم مورد نياز تحقيق نشان می دهيد که می دانيد از کجا و چطور روش کار و ابزار مورد نياز تحقيق را استخراج نماييد. بنابراين اگر در اين مرحله، يعنی در مرحله توصيف روش کارتان موفق باشيد، به مدير مرکز تحقيقاتی ثابت کرده ايد که اگر طرح ديگری را به شما بدهند قادر به استخراج روش اجرای آن طرح خواهيد بود. لذا کار دوم در نوشتن طرح تحقيق چيزی نيست جز شرح اينکه مراحل اجرای پروژه چيست و چه امکاناتی مورد نياز است. به عنوان مثال اگر من قصد داشته باشم اثرات کمبود اکسيژن را بر سلولهای اپی تليال قرنيه بررسی نمايم، بايد ادراک تقريباً شفافی از روش اجرای اين طرح داشته باشم. برای اين کار، مقالات موجود در اين زمينه را بايد شناسايی کنم و روش ها و آزمايشهايی را که ديگران به کار گرفته اند را بررسی نمايم. در مثال بالا، اثرات کمبود اکسيژن بر سلولهای اپی تليال را می توان به سه روش انجام داد: مطالعه روی قرنيه زنده (حيواناتی مثل خرگوش يا موش، و يا انسان)؛ مطالعه بر روی قرنيه (يا قطعات قرنيه) باقيمانده از عمل جراحی؛ مطالعه بر روی سلولهای قرنيه کشت داده شده در آزمايشگاه. هر کدام از اين سه روش مزايا و معايبی دارد. پس از مطالعه منابع ممکن است تنها يکی از سه روش فوق را انتخاب کنم. در اين صورت مزايای آن روش و معايب روشهای ديگر را قيد خواهم کرد و دليل انتخابم را شرح خواهم داد. اگر فرضاً روش سوم را انتخاب کنم، جمله های زير را خواهم نوشت.

روش تحقيق: در اين مطالعه برای بررسی اثر کمبود اکسيژن بر سلولهای اپی تليال قرنيه، سلولهای اپی تليال استخراج شده از قرنيه و فنا ناپذير شده به روش آراکی- ساساکی (مرجع در اينجا قيد می شود) در محيط شِم – اکس (شرح داده شده توسط آراکی – ساساکی و همکاران) کشت داده خواهد شد. سپس سلولهای حاصل از کشت در اتاقکهای هايپوکسی نوع ... توليد شده توسط کارخانه ... قرار داده خواهد شد. با استفاده از اين روش، سلولهای مورد نياز برای آزمايش به آسانی استحصال خواهند شد بدون اينکه آزمايشها وابسته به دسترسی به بقايای قرنيه قابل استحصال از عمل جراحی باشد، مضاف بر اينکه سلولهای بدست آمده از قرنيه، معمولا قابل کشت دادن نيستند. علاوه بر اين، سلولهای قابل استحصال از بقايای قرنيه پس مانده از جراحی، معمولا متعلق به قسمتهای محيطی قرنيه است حال آنکه نوع مطالعه مورد نظر ما، نيازمند سلولهای مرکزی قرنيه است که توسط آراکی و ساساکی با استفاده از روشهای مهندسی ژنتيک فنا ناپذير شده اند و به خوبی در آزمايشگاه قابل تکثير می باشند.



اين مثال طولانی را بدين جهت تقديم کردم که خواننده گرامی نمونه ای از توصيف روش تحقيق را در اختيار داشته باشد. خواننده اين مطلب، اگر مدير يک مرکز تحقيقاتی باشد، به راحتی درک خواهد کرد که نويسنده اين مطلب روش کار را می داند و به خوبی روشهای موجود را بررسی کرده است. مدير مرکز، يا بعضی از اعضای گروهی که تصميم می گيرند پروژه پيشنهادی شما را ردّ يا تاييد نمايند، شايد اصلاً معنا و صحت و سقم روشهايی که در بالا شرح داده شده را درک نکنند و دانش فنی لازم برای قضاوت بر اين روش را نداشته باشند، با اینوجود به راحتی از متن فوق درک خواهند کرد که نگارنده در اين زمينه مطالعه دارد و اگر لازم باشد اين پروژه يا پروژۀ ديگری را به او محول نمايند، قاعدتاً قادر به شناسايی روش ها و تکنيکها و لوازم لازم برای اجرای پروژه خواهد بود.



جمع بندی: اگر در شرح دادن روشهای تحقيقتان با قدرت و استنتاج کافی مراحل کارتان را توصيف کنيد، در واقع ثابت کرده ايد که شما مناسبترين فرد برای اجرای اين پروژه يا پروژه های مشابه هستيد.



چگونه يک پروژه تحقيقاتی موفق بنويسيم؟ قسمت پنجم

سوال چهارم: موضوع طرح تحقيقاتی را چگونه انتخاب کنم؟

تا اينجا دريافتيم که هر موسسه تحقيقاتی برای ادامه حيات خود نيازمند به سرمايه گذاری فعالانه در پروژه های تحقيقاتی است. سرمايه گذاری در تحقيقات باعث افزايش شهرت و درآمد موسسات تحقيقاتی است. به همين علت موسسات تحقيقاتی علاقه وافری به شناسايی افرادی دارند که قادر به اجرای پروژه های علمی- تحقيقاتی باشند. به عبارت ساده تر، اگر شما به عنوان يک محقق با تجربه و يا يک محقق آينده علاقمند به پيدا کردن محلی برای فعاليتهای علمی- تحقيقاتی خود هستيد، موسساتی هستند که شايد بيشتر از شما علاقمند به اين هستند که افرادی را پيدا کنند که توانايی اجرای پروژه های آنها را داشته باشند. در هنگام تهيه کردن پيشنهاد تحقيقاتی لازم است تمام مدت اين موضوع را در نظر داشته باشيم که کاربرد پيشنهاد تحقيقاتی چيزی نيست جز آشنا شدن دو نفر با يکديگر، دو نفری که هر دو به دنبال هم می گردند و به هم نياز دارند. اما متاسفانه يا شايد خوشبختانه، نقش محقق در اين آشنايی فعالانه تر از نقش مدير موسسه است. سخن کوتاه اينکه شما به عنوان يک محقق خود را به مدير مجموعه معرفی می کنيد. چگونه؟ در درجه اول، لازم است زمينه کلی تحقيقات را عاقلانه انتخاب کنيم. منظور از عاقلانه چييست؟ منظور اين است که اگر من مدير يک موسسه تحقيقاتی کنتاکت لنز باشم (شتر در خواب بيند پنبه دانه ...) و شما برای من يک پيشنهاد تحقيقاتی دلچسبِ لب چسبِ لب دوزِ قند پهلو در زمينه ديد دوچشمی تنظيم و ارسال فرماييد، کار چندان جالبی نکرده ايد!!!



پس کار اول اين است که موضوع تحقيق را چنان انتخاب کنيد که با محل يا فردی که برای همکاری انتخاب می کنيد جور باشد. اگر موضوع محبوبتان ديد دو چشمی است، بايد مرکزی را شناسايی کنيد که در اين زمينه چندين و چند مقاله چاپ کرده است. راه ديگر اين است که ابتدا دانشمند يا موسسه تحقيقاتی را شناسايی کنيد و بعد زمينه های مورد علاقه آن فرد يا مرکز علمی را شناسايی کنيد و پيشنهاد تحقيق را منطبق با موضوعات مورد علاقه آن فرد يا موسسه تنظيم کنيد.



پس گام اول در نوشتن يک پيشنهاد تحقيقاتی، انتخاب يک موضوع عاقلانه است. موضوع انتخابی شما بايد هميشه و هميشه عاقلانه باشد ولی الزامی ندارد که دهان پر کن باشد. در بسياری از مواقع موضوعات تحقيقاتی بسيار ساده و "دهان خالی کن" خيلی موفقتر هستند چون خيلی راحتتر با خواننده ارتباط برقرار می کنند. به عنوان مثال چند سال پيش هنگام کار کردن با مصرف کنندگان کنتاکت لنزهای سيليکن هيدروژل، متوجه شدم که در مواردی که لنز تصادفاٌ به صورت پشت و رو استفاده می شود، نمره نزديک بينی در صبح روز بعد کاهش می يابد. در آن زمان به ذهن من نرسيد که می شد عاقل بود و موضوع تحقيقاتی بسيار ساده ای را پرورش داد. عنوان تحقيق می توانست اين باشد: کاهش صبحگاهی نزديک بينی در استفاده از کنتاکت لنزهای سيليکن هيدروژل پشت و رو. اما خانم اپتومتريست جوانی از اهالی کانادا (اصالتاً اهل اندونزی يا شايد مالزی) دو سال بعد از اين ماجرا بابت همين عنوان بورس تحقيقاتی دکتری گرفت.

چگونه يک پروژه تحقيقاتی موفق بنويسيم؟ قسمت چهارم

سوال سوم: چرا موسسات تحقيقاتی نيازمند پيشنهادهای تحقيقاتی هستند؟

فرض کنيد که رياست يک مرکز تحقيقاتی به عهده شماست. معنی اين فرض در اصل اين است که شما بودجه هايی را در اختيار داريد که قرار است صرف امور تحقيقاتی شود. هر مرکز تحقيقاتی يا هر سازمان علمی درست مانند يک سازمان مالی/تجاری کار می کند. رياست مرکز تحقيقات هميشه به دنبال منابع مالی است. بخشی از اين منابع مالی از طريق اجرای تحقيقات حاصل می شود. چطور؟ يک راه کسب درآمد از تحقيقات اين است که حاصل تحقيقات بوجود آمدن محصولی قابل فروش باشد. مثلاً اگر ماده جديدی برای ساخت کنتاکت لنز ابداع کنيد، درآمد قابل توجهی برای موسسه تحقيقاتی استحصال می گردد. اما هميشه حاصل کار تحقيقات بوجود آمدن يک محصول قابل فروش نيست. در عوض ممکن است محصول يک پروژه تحقيقاتی انتشار دو يا سه مقاله علمی و چند سخنرانی باشد. همه اين مقالات و سخنرانيها باعث شهرت و اعتبار موسسه تحقيقاتی می شوند. موسسات توليد کننده ترجيح خواهند داد کارهای علمی و تحقيقاتی خود را به موسسه تحقيقاتی واگذار کنند که بيشترين تعداد مقالات علمی را دارند. راه سوم اين استکه در بسياری از کشورها، فعاليتهای آموزشی و تحقيقاتی شامل معافيتهای مالياتی و کمکهای مالی دولتی به سزايی می شوند. برای روشنتر شدن اين موضوع در نظر بگيريد که شما مدير موسسه تحقيقاتی هستيد که سالانه يکصد ميليون دلار در آمد دارد و بايد مازاد بر شصت ميليون دلار درآمد را (يعنی چهل ميليون دلار از اين مبلغ را) به عنوان ماليات بر درآمد به دولت بازگرداند. اگر هزينه های فعاليتهای تحقيقاتی سازمان شما جمعاً سی ميليون دلار باشد و تماماً از درآمد شما کسر شود، در آنصورت فقط ده ميليون دلار به دولت بازمی گردانيد و بخشی از سی ميليون دلار را نيز به عناوين گوناگون به سازمانتان برمی گردانيد (راههای قانونی برای اين کار وجود دارد). اگر بخشی از سی ميليون دلار را صرف تربيت دانشجو و پرداخت بورسهای تحصيلی کرده باشيد، واجد شرايط دريافت بودجه از دولت خواهيد بود. بنابراين هر موسسه تحقيقاتی نياز دارد به اينکه قبل از پايان سال مالی تکليف بودجه های تحقيقاتی خود را روشن کند. به عبارت ديگر هر موسسه تحقيقاتی تقريباً مجبور است بودجه تحقيقاتی خود را هزينه کند و اگر نه بايد اعداد درشت تری را از درآمدهای خود به دولت بازگرداند.



خوب حالا که موقعيت مدير مرکز تحقيقاتی را درک کرديد، تشريف بياوريد اينور ميز، آنجايی که من و شما می نشينيم و پروژه تحقيقاتی را تعريف می کنيم تا مدير مرکز را مجاب کنيم که آن بودجه واخورده را به من و شما بدهد. طبعاً مدير مايل است بودجه مربوطه را به کار بگيرد ولی قادر نيست بودجه را حيف و ميل کند چون کافی است فقط يکبار بخشی از بودجه را صرف پروژه ای بی معنا بکند و يا فردی را به کار بگمارد که توان به ثمر رساندن پروژه را نداشته باشد و يا در نيمه های کار پروژه زير بار فشارهای روانی و غير روانی کار، خرد شود و کار را رها کند. عدم موفقيت در يک پروژه، آسيب فراوانی به اعتبار موسسه وارد خواهد کرد و تمامی چرخه های مالی سازمان را متوقف خواهد کرد. شرکتهای بزرگ توليد کننده محصولاتی مثل کنتاکت لنز، پروژه های تحقيقاتی خود را به چنين موسسه ای نخواهند سپرد. چرا؟ چون خطا در تحقيقات برابر با افت کيفيت محصولشان يعنی افت فروش کنتاکت لنز خواهد بود و شرکت توليدی را رو به سرنگونی خواهد برد. اگر به خاطر داشته باشيد چند سال پيش محلول کنتاکت لنز شرکت باش اند لومب دچار مشکل شد و شرکت توليد کننده محلول رنيو خسارتهای سنگينی را متحمل شد. اين خسارت در واقع ناشی از آن بود که در زمان نحقيق روی محلول رنيو، پاره ای از مطالعات به درستی صورت نگرفته بود و ناتوان بودن اين محلول در نابود کردن برخی از ميکروبها به خوبی بررسی نشده بود.



جمع بندی: موسسات تحقيقاتی مانند تمام موسسات علمی و غير علمی، نياز به منابع مالی دارند. اين منابع از طريق سرمايه گذاری در پروژه های تحقيقاتی و آموزش نيروهای علمی و پرداخت بورسيه های تحقيقاتی به دانشجويان مستعد بدست می آيند. به همين علت، موسسات تحقيقاتی هميشه بدنبال کسانی هستند که توان اجرای پروژه ها را داشته باشند. برای اينکه ثابت کنيد قادر به اجرای پروژه مورد علاقه يک موسسه تحقيقاتی هستيد، کافيست به مدير موسسه يا نماينده او نشان دهيد که مراحل پروژه را به خوبی درک کرده ايد، می دانيد چه روشهايی بايد به کار گرفته شوند و هزينه ها و امکانات مورد نياز را نيز تخمين زده ايد. سندی که شما تنظيم می کنيد تا ثابت کنيد که توانايی اجرای پروژه را داريد، پيشنهاد تحقيقاتی يا طرح تحقيقاتی ناميده می شود.



فکر می کنم اگر تا اينجای مطلب را به دقت دنبال کرده باشيد، به راحتی بتوانيد بگوييد يک طرح تحقيقاتی خوب چقدر اهميت دارد و چه نکاتی را بايد به مدير موسسه تحقيقاتی تفهيم کند. در قسمت آينده بطور ملموس به اين نکات می پردازيم.

سه‌شنبه، خرداد ۱۱، ۱۳۸۹

چگونه يک پروژه تحقيقاتی موفق بنويسيم؟ قسمت سوم


سوال دوم: هدف از نوشتن پيشنهاد تحقيقاتی چيست؟

برای اينکه بتوانيم پيشنهاد تحقيقاتی خوبی بنويسيم، اول بايد درک واضحی از اهداف اين کار داشته باشيم. در واقع منظور از نگارش پيشنهاد تحقيقاتی فقط يک چيز است: تامين هزينه های تحقيق!!! به عبارت ديگر نوشتن (تهيه و تنظيم) پيشنهاد تحقيقاتی زمانی ضرورت دارد که شما آماده اجرای يک پروژه هستيد ولی خودتان امکان مالی اجرای آنرا نداريد و لازم است که از نهادی يا سازمانی درخواست بودجه کنيد.



پس پاسخ سوال طرح شده در اين بخش اين است: هدف از نوشتن پيشنهاد تحقيقاتی چيزی نيست جز دريافت پول!!! به عبارت ديگر، وقتی پيشنهاد تحقيقاتی شما به دست مدير يک موسسه تحقيقاتی می رسد، بايد مدير اين پيام را دريافت کند: اين آقا / اين خانم يک ايده محشر دارد، روش اجرای آن و امکانات مورد نياز کارش را هم شناسايی کرده، فقط و فقط يک چيز کم دارد: پول!!! طرح تحقيقاتی شما بايد طوری توصيف شده باشد، که اين آقای مدير (که در بسياری از مواقع آنقدرها که شما فکر می کنيد باهوش هم نيست)، با خودش بگويد: چی بهتر از اين؟ ما بودجه داريم؛ اين آقا/خانم هم که علمش و انرژی اش را دارد. بگذار بيايد و اين پروژه را دست بگيرد و برای ما هم افتخار و شهرت و پول بيشتر بياورد.